سفارش تبلیغ
صبا ویژن

20 دلیل شکست یک بازی...!Part1

 


20 دلیل شکست یک بازی


در همه ی رشته های هنری آثار خوب و بد به وفور وجود دارند.اثر هنری خوب اثریست که به خوبی بتواند با مخاطب رابطه بر قرار کند و بتواند در همه ی زمینه ها رضایت اکثریت را جلب کند پس از همین اول تکلیف آثاری که کاری به مخاطب عام ندارند معلوم است !اگر ما بخواهیم بازی های کامپیوتری را هم جزو این دسته هنر ها به حساب بیاوریم متوجه وشباهت ها و تفاوت های بسیاری که بین این سرگرمی با باقی سرگرمی ها وجود دارد میشویم.ار آن جا که بازی های کامپیوتری به نسبت دیگر سرگرمی ها تعاملی تر است و به کنش و واکنش های بشتری از سوی مخاطب نیاز دارد پس تحمل کردن آثاری که هیچگونه ارزشی ندارند و در همه ی زمینه ها یا شاید چند زمینه از مشکلات یساری رنج میبرند کار چندان ساده ای برای مخاطب(یعنی فردی که بازی را پیش میبرد) نیست.البته این یک بعد قضیه است و بازی های به ظاهر بی ارزش خود حاوی درس های بسیار بزرگ برای آیندگان و بازیساز های آینده میباشند.پس با این حساب پرداختن به نکات منفی و عوامل شکست بازی های که در هیچ زمینه ای موفق نبوده اند عرصه را برای پدید آمدن محصولاتی با کیفیت تر و ارزشی تر آماده میکند.در این محل قصد داریم تا عوامل متعددی که باعث افت کیفیت فنی و هنری و البته مهمترین عامل یعنی عدم سرگرم کننده بودن بازی میشود را بررسی کنیم.این بحث را به دو قسمت نباید های ساخت و نباید های عرضه تقسیم کردم و در هر مبحث ده موردی که به نظر من باعث کاهش مقبولیت یک بازیه رایانه ای پیش مخاطبین اصلی اش میشود را بررسی کنم .در طی معرفی هر مورد با ذکر کردن بازی های معروف سعی میکنم تا مفاهیم را قابل درک تر کنم.پس شروع میکنیم با نباید های بازی سازی و امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد...



نباید های عرضه ی بازی در بازار


شاید تعجب کنید که چرا اول نباید های عرضه را مینویسم ولی با توجه به الگویی که مخاطب برای انجام یک بازی طی میکند(یعنی اول بازی را از بازار تهیه و سپس به تجربه ی آن میپردازد ) این کار منطقی به نظر میرسد.


1-افراط در تبلیغات


این نکته شاید مهمترین نکته ایست که یک بازیساز باید در زمینه عرضه ی یک بازی به بازار به آن توجه نماید .البته با وجود اهمیت این موضوع در ذهن همه واقعا ملموس میباشد.اول از همه به افراط در تبلیغات میپردازیم که گاهی ضربه هیا جبران ناپذیری را به پیکر ه ی یک بازی کامپیوتری(یا حتی در دیگر زمینه ها )وارد میکند.اصطلاح بزرگ نمایی را بیشتر در باره ی بازی هایی به کار میبرند که قبل از عرضه شدن سازنده ها توقعات را از آن بسیار بالا میبرند به طوری که ممکن است با این بالا رفتن توقعات یک بازی متوسط که دربعضی زمینه ها حرف هایی برای گفتن دارد پیش چشم مخاطب تبدیل به عذابی بی پایان شود!حضور در همه ی نمایشگاه ها مصاحبه های پی در پی با سایت ها و پخش تعداد بی شماری تریلر و دادن وعده های عجیب و غریب (مثل این که فلان بازی انقلابی در همه ی عرصه های اجتماعیست!) مصداق واضح این مورد میباشد.خوشبختانه در این مورد مثال ها بیشمارند...!یکی از نمونه هایی که به عصر ما نزدیک است بازی ALONE IN THE DARK است که در بعضی زمینه ها واقعا بازی زیبایی بود ولی با بزرگنمایی های بی مورد و بیش از حد به جایگاه واقعی خود نرسید و برای مثال دیگر میتوان به MIRROR ‘s Edge و LAIR اشاره کردو از این نمونه ها بسیارند.البته بوده اند بازی هایی که با همین بزرگنمایی ها توانسته اند فروش های نجومی کنند و انتظار بیشتر علاقه مندان را برآورده کنند البته همان طور که میدانید این گروه در اقلیت هستند.شاید بیشترین بازی هایی که از بزرگنمایی سود برده اند بازی های سری HALO باشند که در هر شماره این بزرگنمایی ها بیشتر میشد و جالب این که سازندگان میتوانستند در هر شماره از پس انتظارات برآیند...!!






2-تفریط در تبلیغات


باز هم تبلیغات و این باردرست نقطه ی عکس مورد بالا!حتما شما هم با من هم عقیده اید که در دنیای امروزی تبلیغات مهمترین رکن برای عرضه ی یک بازی است به خاط همین هم من در این مطلب دو مورد را به آن اختصاص دادم. بعضی از سازندگان زیادی بی خیال تشریف دارند...!یعنی بازی را میسازند و ان را ول میکنند به امان خدا تا وقت عرضه ی آن در بازار برسد.البته در این مورد به خصوص بیشترین تقصیر را ناشران بر عهده دارند . تبلیغ مناسب (به دور از افراط و تفریط ها)میتواند یک بازی را به جایگاه واقعیه خود برساند.بوده اند بازی هایی که با وجود داشتن نکات مثبت بسیار زیاد به خاطر عدم تبلیغ مناسب ناکام مانده اند برای نمونه میتوان به NINJA BLADE وSAINTS ROW اشاره کرد که هر دو در عین شایستگی و لذت بخش بودن هرگز بیشتر از عنوانی معمولی در بین مخاطبان معرفی نشدند .البته این مورد هم مثل تمام مواردی که ذکر میکنم دارای استثناست.برای مثال میتوان به دنیای گو اشاره کرد که با وجود عدم تبلیغات محبوبیتی دست نیافتنی به دست آورد...





3- زمان نامناسب عرضه


این مورد که واقعا تا به امروز کمر بسیاری از بازی های به یاد ماندنی را شکسته است!شاید بزرگترین ظلم در حق یک بازی خوب (البته اگر سازمان ملل برای بازی ها حقی تعیین کند!) عرضه ی آن در زمان نامناسب است.این زمان نامناسب به مقوله های مختلفی بستگی دارد . اگر بازی توسط ناشر های گمنام عرضه شود بی شک بدترین زمان عرضه برای آن 3 ماه انتهایی سال میلادی است متاسفانه باز هم اینگونه بازی ها فراوان بوده اند که اثیر این اشتباه شده اند برای نمونه میتوان به AFRO SAMURAI اشاره کرد که واقعا در سیل بازی های ابتدای سال 2009 گم شد!حتی بازی هایی که توسط ناشر های ثروتمند منتشر شده اند نیز از گزند این تحدید دور نبوده اند .برای مثال میتوان VIVA PINATA اشاره کرد که در حالی که توسط مایکروسافت منتشر شده بود به خاطر سیل بازی هایی که همزمان با آن عرضه شده بودند آن طور که باید و شاید و انتظار میرفت مورد توجه قرار نگرفت.در آن سوی قضیه نیز بازی هایی بوده اند که به خاط زمان مناسب عرضه چه در بازار و چه در سایت ها و محافل گیم به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند برای نمونه میتوان از GRID و prototype نام برد



4-عدم دقت به پلتفرم و مخاطبان آن


شاید این موضوع در ذهن خیلی ها مهم جلوه نکند ولی با کمی دقت میشود فهمید که از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است . تفاوت میان مخاطبان کنسول ها موضوعی ایست که بیشتر از همه وقت در این نسل از بازی های کامپیوتری مورد توجه قرار گرفته و به موضوعی قابل بحث تبدیل شده است.همه ما از تفاوت مخاطبان دی اس و 360 آگاهیم ولی معلوم نیست که چرا بعضی شرکت ها هنوز به این آگاهی نرسیده اند .عرضه ی یک بازی با موضوعی بزرگسالانه و دارای خشئنت بیش از حد تنها شکست آن بازی و سازنده رو در بازار به همراه دارد و از آنجایی که طبق گفته هایم در ابتدای این مطلب هدف اصلی از ایجاد هر سرگرمی رضایت مخاطبین است بازی که مخاطبین و بازار را از دست داد یک شکست خورده ی کامل به حساب می آید و هر چقدر هم که سایت ها و منتقد ها از آن تعریف و تمجید کنند در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمیشود. مصداق واضح و کاملی که از مورد میتوان بیان کرد به دلیل این که هنوز مدت زیادی از عرضه ی آن نمیگذرد بسیار ملموس است : GTA:CHINATOWN WARS! البته من منکر زیبایی ها و سنت شکنی های این بازی نمیشوم ولی عرضه ی چنین بازیی با چنین موضوعی برای کنسولی که بیشتر مخاطبان آن را دختران کم سن و سال (!)تشکیل میدهند به هیچ وجه کار عاقلانه ای نیست و خوشبختانه بازار این مهم را به شرکت مغرور راک استار نشان داد...!)






5-برداشتن سنگ بزرگ...!!


واقعا ضرب المثل "سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است " یکی از ضرب المثل های زیبای زبان فارسی است!البته اینجا کلاس درس ادبیات نیست ولی این سخن درباره ی بعضی از سازندگان بازی ها هم مصداق کاملی پیدا میکند.همیشه باید هدف هایی را که برای آینده مد نظر داریم با توجه به بضاعت خودمان طرح شوند . حال اگر این هدف ها خیلی بلند پروازانه باشند طرح کردن آن ها مشکلی ندارد ولی مشکل در زمان رسیدن به آن هدف خود را نشان میدهد.در تاریخ بازی های رایانه ای سازنده های بسیاری بوده اند که ادعا کرده اند که در حال ساخت بازیی هستند که انقلابی در همه زمینه های گیم ایجاد میکند!این جور حرف زدن ها هیچ وقت نتیجه ی خوبی را به همراه نداشته و این پیامد را داشته که وقتی سازنده ها میبینند که اثری که خلق کرده اند با اتوپیا یی که در ذهن خود ترسیم کرده بودن فرسنگ ها فاصله دارد سعی میکنند آن قدر ادامه دهند تا به استاندارد های مورد نظر خود برسند که البته همه ی ما نتیجه ی اینگونه ظرز فکر ها را میدانیم : DUKE NUKEM ...!!:دی این بازی فقط نمونه از بازی هایی است که با اینگونه طرز فکر ها نابود شده اند.البته همیشه وضع اینقدر ها هم خراب تیست و بازی پس از تاخیر های طولانی عرضه میشود که این خود از نباید های فهرست ماست و آسیب های جبران ناپذیر آن را در شماره ی 6 عرض میکنم...



6-تاخیر های پی در پی


دومین پیامدی که طرز فکری که در بالا عرض کردم(هدف گذاری های دست نیافتنی) به همراه دارد تاخیر های پی در پی در زمان عرضه است.البته تاخیر در همه چیز نتایج خوبی را به همراه ندارد چه تاخیر در رفتن به مدرسه باشد و چه تاخیر در انتشار یک مجله ی وزین(!) ولی در مورد بازی های کامپیوتری نمود بیشتری پیدا میکند.تاخیر در زمان عرضه در بیشتر موارد باعث میشود که تکنولوژی ها و بعضا نوآوری هایی که در ان بازی وجود اشته اند با گذشت زمان کهنه شوند و استقبال لازم از این ویژگی ها صورت نگیرد برای مثال بازی زیبای STALKER وقتی که معرفی شد با ویژگی های بدیعی که داشت همه را چشم انتظارب دیدن این ویژگی ها گذاشت ولی آنقدر سازندگان در عرضه ی بازی به بازار معطل کردند که وقتی بازی عرضه شد بسیاری از ویژگی های بازی (مانند محیط کاملا باز و وحشی بازی و همچنین اسلحه های بدیع بازی) در بازی های دیگر استفاده شوند و در زمان عرضه ی بازی دیگر برای بازیکننده جذاب نباشند.همچنین مورد دیگری که بیشتر برای بازی های پر طرفدار و دنباله دار وجود دارد سرد شدن آش هواداران برای انجام دادن بازی محبوبشان است که همیشه باعث افت فروش آن بازی میشود.به غیر از استاکر بازی های زیادی به خاطر رعتیت نکرد این مهم شکست خورده اند که میتوان به TOO HUMAN اشاره کرد که سال ها در دست ساخت بود و در اخر هم تبدیل به یک بازی تاریخ مصرف گذشته شد...






7-عدم توجه به نیاز بازار


بازار بازی های کامپیوتری هم مانند بسیاری از بازار های دیگر در فصل ها و موقعیت های گوناگون نیار های متفاوتی را تجربه میکند.همان طور که میدانید گیمر ها هم مانند همه ی انسان ها در بازه های زمانی مختلف تحت تاثیر عوامل زندگی و رویداد های اطراف خود قرار میگیرد.به عنوان مثال در زمان جنگ های آمریکا با عراق و افغانستان فروش بازی های جنگی مرتبط با این موضوع ها به طرز شگفت اوری بالا رفت یا مثلا قبل از برگزاریه هر دوره از مسابقات جام جهانی فروش بازی های ورزشی و به خصوص فوتبال بالا میرود.به همنی خاطر مثلا دو روز مانده به جام جهانی فوتبال عرضه ی یک بازی با موضوع NBAبه نظر من کار احمقانه ای هستش!البته عدم توجه به نیاز بازار فقط مختص این موضوع نمیشه و مثلا وقتی که بازار از بازی های اکشن سوم شخص پر شده عرضه ی بازی با این سبک در این زمان چیزی به جز شکست به ارمغان نمیاورد.برای نمونه میتوان به بازی KANE and LYNCH اشاره کرد که در حالی که بازار پر بود از بازی های هم سبک و کسی نبود که در ان مقطع بازی تیراندازی دیگری را به جای شماره ی اول گیرز بازی کند به بازار عرضه شد و این موضوع به علاوه ی ضعف های شدید فنی بازی باعث شد که به افتضاحی بی بدیل در این نسل از بازی های کامپیوتری تبدیل شود...!البته احساس میکنم این بلا امسال با وضع به مراتب شدید تری بر سر بازی های فراوانی که در سبک Hack and slashعرضه میشوند بیاید(به دلیل عرضه ی GOD OF WAR3)



8-عرضه ی نسخه ی ناقص بازی...!


این مورد که واقعا توهین به شعور مخاطبین یک بازی(یا یک اثر هنری) هستش.بعضی از سازنده ها می خواهند به هر نحوی که شده در اعلام زمان انتشار بازی پیش گیمر ها و همچنین ناشر مربوطه خوش قول باشند!این خوش قول بودن عوارض بسیار خطرناکی داره که باعث میشه یک بازی با خروار ها باگ راهی بازار بشه و طرفدارانش بازی رو با آه و حسرت ادامه بدهند .برای مثال میتوان به GOTHIC3 اشاره کرد که واقعا با باگ های بی شماری که داشت همه را نا امید کرد.البته معمولا سازنده ها وقتی از باگ های بازی باخبر میشوند با انتشار پچ هایی در صدد درست کردن خراب کاری خود هستند ولی باز هم یکی از ضرب المثل های فارسی برای جواب دادن به اینگونه سازنده ها به کمک من میاد! "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!"این مورد در بازی های داخلی ساخت کشورمون هم به چشم میخورد و تقریبا همه ی بازی های داخلی گه در بازار عرضه میشوند از این مشکل رنج میبرند با این تفاوت که در نمونه های داخلی دیگر خبری از پچ و این حرف ها نیست...!البته وقتی اوضاع حاد تر میشود که سازنده ها با وجود تاخیر های پی در پی و سال های متمادی که مشغول ساخت بازی هستند بازی ناقص تحویل خریدار بدهند...!(باز هم رجوع شود به TOO HUMAN و STALKER...!!)



9-خیانت...!


یادقدیما به خیر!فاینال فانتزی فقط روی پلی استیشن بود...!ایکس باکس دارا تکلیف خودشان را میدانستد!میدانستند باید قید متال گیر را بزنند!میدانستند که اگر میخواهند تیکن بازی کنند باید بروند پلی استیشن بخرند!ولی حالا چی؟دیگر مرز ها وجود نداره و شرکت ها به خاطر سود بیشتر به سراغ مولتی کردن بازی ها میروند .به نظر من با این کار هیچ وقت سرنوشت خوبی در انتظار بازی مربوطه نخواهد بود و همچنین باعث عصبانیت و نفرت طرفداران کنسولی که ان بازی از انحصار آنان خارج شده میشود و نتیجه هم چیزی نیست جز فروش پایین تر روی آن کنسول...!البته همیشه همه ی شکست ها مادی نیست و به اعتبار یک شرکت هم لطمه میزنه برای اثبات این حرف میشود به نقد ها و برخورد های ضد و نقیض از DMC4 اشاره کرد و احساس میکنم سرنوشتی به مراتب بدتر در انتظار شماره ی جدید تیکن باشد...






10-کم کاری...!


بله درست خواندید...!واژه ی غریبی که در کشور ما اصلا به گوش هیچکس نمیرسد و هیچکس با ان آشنا نیست...!تا به حال بازی های زیادی رابازی کردم که با یک آغاز خیره کننده شروع میشوند و هر چه به مراحل پایانی نزدیک تر میشویم از کیفیت اثر و فضا سازی ها کاسته میشود تا در انتها با یک پایان ناامید کننده به اعماق جا آرشیو بازی کننده ها پرت شود و پس از چند ساعت هم از یاد برود...!البته این کم کاری در بعضی مواقع اوضاع حاد تری به خود میگیرد و مخاطب را به کل از همه ی بازی ها زده میکند!در این گونه مواقع سازندگان از همان عنوان بندی اول کم کاری میکنند تا تیتراژ آخر...!که نمونه ی واضح چنین بازی هایی که باعث شده من 1 هفته به سراغ هیچ بازیی نروم و به زدن تاپیک در بازینما(!) مشغول شوم فاجعه ای است به نام DAMNATION...!خواستم حسن ختام قسمت اول این مطلب این بازی باشه تا دینم را نسبت به بدگوویی از این اثر ادا کرده باشم:دی




» نظر