سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جدید ترین بازی های بزرگ قربانی شده !!

در سالی که به عنوان بزرگترین سال در رابطه با ادامه بازی ها شناخته می شود چند ادامه در یک سری از بازی ها و چند عنوان جدید قربانی منتقدان و طرفداران این بازی ها شدند که به حق شایسته این همه انتقاد و حمله از سوی سایت ها و مجلات و طرفداران نبوده اند و در سطح خود بازی های قابل قبولی بوده اند.در این مطلب به ذکر این بازی ها و دلایل قربانی شدن آنها می پردازیم!!

The Darkness II

جدید ترین نسخه از سری بازی های تاریکی از همان اول قربانی سیاست های سازنده عنوان اصلی خود کمپانی بزرگ Starbreeze شد!! این کمپانی سوئدی به دلیل کار بر روی پروژه SYNDICATE که اخیرا منتشر شد نتوانست مسئولیت ساخت ادامه تاریکی 2 را بر عهده بگیرد.به همین جهت چنین وظیفه مهمی به کمپانی درجه دو Digital Extremes سپرده شد که سابقه چندان درخشانی نداشته و تنها یک بازی متوسط به نام Dark Sector یه عنوان شناخته شده ترین بازی این شرکت بازی سازی به حساب می آید.از همان ابتدا به دلیل شاهکاری که Star Breeze ساخته بود که همان نسخه اصلی The Darkness است انتظارها برای ادامه این بازی بسیار بالا بود و پیگیری طرفداران دو آتیشه بازی باعث می شد که DE نتواند به آسودگی خیال به ساخت بازی بپردازد و همیشه فشارها را تحمل کند.عنوان اصلی بازی تاریکی در سال 2007 یک شاهکار به حساب می آمد و حیلی بیشتر از حد و آندازه های خود ظاهر شده بود پس باید نسخه جدید در سال 2012 کاملا سرتر از نسخه فبلی از آب در می آمد ولی متاسفانه نسخه جدید نتوانست نظرها را به سوی خود جلب کند و طرفداران قدیمی را راضی  نگه دارد زیرا کاملا به یک شوتینگ مردن تبدیل شده است و تمان فاکتورهای ترس و مثبت بازی اصلی یا از بین رفته اند یا وسیله ای برای هرچه اکشن شدن بازی شده اند (مانند مارهای تاریکی که دیگر قابلیت های بازی قبلی را ندارند و تغییرات زیادی کرده اند!)    

تفاوت های های عمده تاریکی یک و تاریکی دو (روشنایی 2) :

_اولین و شاید عمده ترین فرق این بازی با عنوان اصلی در گرافیک آن است.در تاریکی یک از گرافیک واقع گرایانه تر و یک جو متناسب با اسم بازی استفاده شده بود ولی در تاریکی 2 استیل گرافیکی بازی کاملا تغییر کرده به سبک     Cell - Shaded  در آمده که خیلی خوش آب و رنگ و بچه گانه و بیش از حد کارتونی به نظر می آید و اصلا تناسبی با نام تاریکی ندارد.البته در این استیل تاریکی 2 کاملا سرتر از بازی های دیگر میباشد!!     

_دومین و شاید نچسب ترین تفاوت این بازی با عنوان اصلی همان محدودیت های بیش از حد و احمقانه آن می باشد که بازی را از یک Open World به یک شوینگ کاملا خطی تبدیل کرده است که به رفتن از نقطه A به نقطه B ختم می شود در صورتیکه عنوان اول به عنوان یک بازی کاملا باز و بدون محدودیت شناخته می شود!!

_سومین تفاوت شاید برای طرفداران کارکتر جکی ازاردهنده ترین باشد که صدای جکی کاملا تغییر کرده و برای کسانی که با عنوان اول رابطه برقرار کرده بوده اند شاید حیلی تلخ باشد که جکی محبوب خود را با صدایی دیگر تجربه کنند و رابطه با او برقرار کنند دوباره !!       

_و آخرین و مهم ترین بخش تغییرات شاید این باشد که تاریکی 2 به یک شوتینگ کاملا اکشن تبدیل شده و اکثر فاکتورهای ترس و اضطراب عنوان اصلی را از دست داده است و به همین دلیل بخش داستانی کوتاهی دارد و کاملا تاثیر پذیری خود را از شوترهای موفق امروزی نشان می دهد.در این بازی تمام وسایل در دست شما برای اکشن جلوه دادن بیشتر بازی به کمک شما می آیند حتی مارهای تاریکی!!

نتیجه : پس نتیجه می گیریم که The Darkness II قربانی شاهکاری شد که در سال 2007 توسط Starbreeze ساخته شد و به دلیل بالا بودن انتظارات از عنوان جدید نتوانست آنطور که باید و شاید بدرخشد و طرفداران قدیمی را راضی کند ولی به خودی خود یک شوتر اکشن دلچسب و زیبا و سرگرم کننده می باشد.شاید اگه این بازی را خالقش Starbreeze ادامه می داد اینطور نمی شد!!

 

ارزش بازی : متوسط !!!!!!!!!!!!!!

 

 

Kingdoms Of Amalur : Reckoning

شاید اگر تبلیغات گسترده ناشر و بزرگ نمایی ها و وعده های دروغین سازندگان نبود این بازی در این لیست قرار نمی گرفت وبلکه یک بازی تاریخی در نقش آفرینی می شد!!

شاید بهتر باشد که از اولین چیزی که پس از تجربه این بازی به یاد می آید یاد کنیم که همان سیستم مبارزه ای زیبا سریع و دلچسب آن باشد که به عنوان یک استثنا در بین بازی های RPG به حساب می آید.برای ساخت این بازی از عنوان های بزرگی کمک گرفته شده و تمام فاکتورهای آن بازی های موفق را با خود به همراه دارد اما با وجود تمام این ها باز هم این بازی در حد انتظارات واقع نشد و به آن محبوبیتی که پیش بینی می شد نرسید با وجود تمام شایستگی هایی که به همراه دارد.این بازی تقریبا تمام فاکتورهای مهم یک بازی بزرگ نقش آفرینی را دارد به علاوه ارتقا و اصلاح اسلحه ها و مبارزات بازی که بسیار سرگرم کننده است و حتی یک بازی بزرگترین بازی بزرگ این سبک هم چنین ویژگی را ندارد. ( به طور خلاصه)

نقات ضعف :

_ اولین چیزی که در این بازی به چشم می آید گرافیک فانتزی و بیش از حد کارتونی آْن است که باعث می شود بیشتر ویژگی های این دنیای زیبا یا اصلا به چشم نیاید یا کمتر به چشم بیاید.اگر از یک گرافیک واقع گرایانه تر مانند SKYRIM استفاده می شد زیبایی های دنیای آمالور همه را حیرت زده می کرد. . .

_ دومین چیزی که انتقادها را از این بازی زیاد می کند هوش مصنوعی تاریخ مصرف گذشته و پایین آن است که واقعا شوق به ادامه را از گیمر سلب می کند و به سبک بازی های نسل قبل عمل می کند در این رابطه !!

_ سومین بخش آزار دهنده در این بازی بخش صدا گذاری و دیالوگ های آن است که این بازی نه در بخش موزیک و نه در دیالوگ ها عملکرد خوبی را ارائه نمی دهد که از هیجان بازی می کاهد این ضعف بزرگ!!

نتیجه : اگر سازندگان برزگ این بازی اینقدر بزرگ نمایی نمی کردن و از سرک کشیدن دیگر سازندگان در مراحل ساخت بازی جلوگیری می شد قطعا با یک عنوان به یادماندنی رو برو می شدیم . . .

ارزش بازی : خوب

 

Silent Hill : Downpour

جدیدترین عنوان از سری بازی های تپه های خاموش شاید شما را متعجب کند و شما را با یک چیزی که انتظارش را ندارید روبرو سازد ولی این نکته دلیل قربانی شدن بازی هم هست هم نیست!!

همه چیز در این بازی تغییر کرده نسبت به نسخه های قبلی.از سازنده بگیر تا شخصیت اصلی و . . .دلیل قربانی شدن این بازی همین موضوع می باشد که تغییرات به وجود آمده باب میل طرفداران دو آتیشه سری نبوده و باعث شده که Downpour سیبل انتقادها و حملات کارشناسان و طرفداران سری شود!!! جدیدن یک نسخه HD از شماره های قبلی برای هر دو کنسول سونی و مایکروسافت منتشر شده که مزید بر علت شد که جدیدترین عنوان را قربانی کنند.من از نظر خودم به Downpour نگاه می کنم : همه چیز در سایلنت هیل جدید و دوست داشتنی گیراست.یعنی شما را با دنیای خود درگیر می کند و حس هم زات پنداری را در شما بیدار می سازد. اگر شماره های پیشین این بازی ها را تجربه نکرده باشید قطعا از این بازی لذت کافی را خواهید برد ولی اگه از طرفداران قدیمی این بازی ها باشد مدام از این همه تغییرات اعمال شده شکایت خواهید کرد!! این بازی نتوانست نمرات خوبی را دریافت کند به همین دلایلی که گفته شد ولی از نظر من باز هم Downpour جذابیت های محصوص به خود را دارد مخصوصا اینکه از نظر من بهترین شخصیت را مورفی در بین شخصیت های قبلی داراست!!

نقات ضعف :

_بزرگترین ضعف این بازی در بخش گرافیک آن است که گاه و بی گاه با افت فریم های وحشتناک همراه است و در حالت عادی هم از سرعت خوبی بهره مند نیست.چرخیدن در دنیای سایلنت هیل در عنوان های قدیمی یک امری لذت بخش به حساب می آمد اما در اینجا به یک کابوس و صرفا وقت تلف کردن تبدیل شده است!!

_بخش بعدی شاید مهمترین عاملی باشد که یک گیمر را از ادامه کار منصرف می کند که آن معماهای بسیار پیچیده و غیر متعارف آن است که البته قابل درجه بندی است ولی باز هم در آسان ترین قسمت واقعا وقت گیر است.(من خودم برای حل یک معما نزدیک 4 ساعت تلاش کردم که آخر نتیجه داد!!)

_ مهمترین بخشی که از هیجان بازی می کاهد کمبود اسلحه و محمات برای آن است که همین امر باعث می شود که شما فرار را ترجیح بدهید و تا حد ممکن از درگیری با دشمنان بپرهیزید!!

_از نقات ضعف اصلی دیگر می توان به تنوع بسیار پائین دشمنان نام برد که باعث می شود به وجود آنها در نزدیکی خود عادت کنید و اقدامی برای از بین بردن آنها نکنید!!

نتیجه: در کل می توان گفت که Downpour قربانی حس وفاداری به عنوانین قدیمی تر طرفدارانش شد و با وجود پتانسیل هایی که با خود داشت شاید نتواست لحظات پر از وحشتی را برای طرفداران قدیمی در تپه های خاموش رقم بزند.بزرگترین ظلم وارد شده به این بازی قظعا این است که KONAMI مسئولیت ساخت آن را به شرکت سطح پایین VATRA سپرده بود ولی در کل بازی قابل قبولی از آب در آمد!!

ارزش بازی : خوب!!

 

RESIDENT EVIL : Operation Raccoon City

و در آخر جدیدترین بازی قربانی شده آخرین بازی از سری بازی های جایگاه اهریمن می باشد که در اصل یک عنوان فرعی می باشد و متناسل با علایق طرفداران اکشن!!

در این بخش بر خلاف تمام نقدهایی که تا کنون برای این بازی شده قرار است که از دیدی متفاوت به عملیات راکون سیتی نگاه شود و جنبه های مثبت بازی هم در نظر گرفته شود در کنار نکات منفی آن. اولا که این بازی یک عنوان فرعی است و برای آنکه از خشم طرفداران کاسته شود Capcam قبل از انتشار آین بازی عرضه RESIDENT EVIL 6 را در سال جاری تائید کرد که خیلی ها باز هم اشتباه کردن و راکون سیتی را به عنوان ادامه ای برای RE 5 قلمداد کردند که این برداشت کاملا بچه گانه ای است.ثانیا که از همان اول که ساخت این بازی تائید شد قرار بود که همچین چیزی از آب در بیاید و بتواند با اکشن بیشتر طرفداران این سبک را هم دور خود جمع کند.همانطور که سازندگان اعلام کردند دقیقا همان کاری را انجام دادند که Capcam از آنها خواسته بود و به درستی که از این نظر خوب عمل کردند.این بازی نکات و جنبه های مثبت فراوانی دارد ولی متاسفانه با انتقادات بسیار شدید از سوی منتقدان و مخصوصا طرفداران مواجه شد که همین امر باعث شد که اسم این بازی بد در برود و برای کسی که آشنایی لازم ندارد عنوان قابل توجه ای نشود و حتی میل به تجربه آن را صرفا برای وقت گذرانی هم از دست بدهند!!تمام نکات این بازی تاکنون منفی اعالم شده و احتی نکات مثبتی هم که دارد به عنوان ضعف آن اشاره شده است متاسفانه!!!!

نکات مثبت :

_ جدا از فاکتور های عنوان های اصلی که تقریبا در این بازی حذف شده است RE :ORC یک اکشن دلچسب و درگیر کننده ای را ارائه می دهد بطوریکی اگر نام Resident Evil را از روی آن بر داریم لحظات سرگرم کننده ای را برای یم گیمر رقم می زند!!

_گرافیکی که از آن به عنوان ضعف های این بازی یاد شده است در سطح قابل قبولی است ولی فوق العاده نیست.در کل از نکات مثبت بازی گرافیک قابل قبول آن به همراه جو گیرا و به هم ریخته شهر است که به لطف گرافیک آن زیبا به نمایش در آمده است.

_تنوع شخصیتها و توانایی های آنها بسیار جالب توجه است که کاملا حس یک عملیات گروهی را در یک شهر آشوب زده پر از زامبی  به گیمر القا می کند و طراحی شخصیت ها قابل قبول است!!!

البته نکات مثبت بازی به همین ها محدود نمی شود ولی همین ها فاکتورهای مهم تری هستند!!

نقاط ضعف :

بارها و بارها به نقاط ضعف این بازی پرداخته شده است و تقریبا همه حفظ هستیم  ( دلیلی برای تکرار دوباره وجود ندارد)!!!

ولی از نظر من بزرگترین ضعف این بازی کوتاه بودن بخش داستانی آن است و البته هوش مصنوعی افتضاح!!

نتیجه : کاملا مشخص است که RE : ORC یک بازی برزگ قربانی شده یا شاید هم بزرگترین نام قربانی شده از ابتدای سال 2012 تا کنون می باشد.دلیل عمده آن هم وفادار نبودن این عنوان فرعی به فاکتورهای مهم و دوست داشتنی عنوان های اصلی می باشد.که اگر از دیدی متفاوت به این بازی نگاه شود قطعا آن چنان هم بازی ضعیفی نیست و ساعات سرگرم کننده ای را رقم خواهد زد!!

 

از نظر من لذت بخش ترین قسمت این بازی مربوط به زمانی می شود که بخش داستانی را با سخت ترین حالت انتخاب کنید و به همراه گروهتان سیل عظیمی از گروه زامبی ها را به گلوله ببندید که واقعا جذاب و تکرار نشدنی می باشد و حتی اگر بارها این کار را تکرار کنید خسته کننده نخواهد شد!!

ارزش : متوسط 

 

بزرگترین نام قربانی شده در سال 2012 (البته تا به اینجای سال!!) :

 

RESIDENT EVIL : Operation Raccoon City          

 

 

 

اینها بخشی از بزرگترین نام های قربانی شده می باشند.البته عناوینی مانند : SYNDICATE , NEVER DEAD , STRONGHOLD 3 ,ASSASSIN"S CREED REVELATIONS و . . . هم می توان به این لیست اضافه کرد ولی به دلیل محدودیت ها امکانش نیست!!


» نظر