قهرمان برقی
زندگی در «نیو مارایس» هم به سختی «امپایر سیتی» است
پلتفرم: PS3
تهیه کننده:Sony
سازنده: Sucker Punch
سبک: اکشن ماجرایی تخیلی
«بدنام» یکی از عناوین اولیه کنسول PS
3 بود که با ارائه یک بازی اکشن شلوغ در یک محیط باز همراه با قدرت انتخاب برای خوب یا بد بودن، توانست طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کند و کاملا مشخص بود که این موفقیت، استودیو «ساکرپانچ» را به ساختن شماره دوم این بازی مجاب میکند.
داستان «بدنام 2» پس از وقایع شماره اول شروع میشود. بعد از کشته شدن «کسلر» (شخصیت بد داستان قبل) توسط «کول» (شخصیت اصلی داستان)، هیولایی آتشین، شهر «امپایر سیتی» را نابود کرده و به طرف شهر «نیو مارایس» در حال حرکت است. حالا کول ماموریت دارد تا به نیو مارایس برود و با جمع کردن تکههای وسیلهای به نام RFI، آن را آماده کرده و به وسیله آن از شهر در مقابل هیولای آتشین محافظت کند. در این راه شخصی به نام «جوزف برتراند» به دلیل رسیدن به اهداف شخصی و شیطانیاش، مانع کول میشود و برایش دردسر درست میکند. داستان همانند نسخه قبل توسط کمیک استریپ روایت میشود و اطلاعات مهمی هم داخل نوارهایی است که به پای کبوترهایی بسته شده که در سرتاسر شهر پخش هستند. شخصیت همراه کول در این بازی هم مثل نسخه قبل «زیک» است، اما برخلاف گذشته که کول را فروخت، در این بازی خیلی بامعرفتتر شده است.
گرافیک بازی، خوب است و شهر نسبت به نسخه قبل خیلی بهتر و پرجزئیاتتر شده است. همچنین دستی به روی خود شخصیت کول و زیک کشیده شده و انیمیشن و حرکاتشان طبیعی تر شده است. مثلا کول دستش را به خاطر درد و سوختگی ناشی از هر بار استفاده از گولههای الکتریکی اش تکان میدهد. همچنین راههای زیادی برای مبارزه با دشمنان در نظر گرفته شده است؛ گلولههای الکتریکی، ایجاد موج انفجار، ضربات نزدیکزن، بلند و پرتاب کردن اشیا، ایجاد گردباد و نارنجکهای مختلف که از لحاظ بصری هم قابل توجه هستند. روند بازی شاید ضعیف ترین بخش این عنوان جذاب باشد، جایی که تغییر خاصی نسبت به نسخه اول دیده نمیشود. بیشتر ماموریتها با کشتن دشمنان مختلف که تنوع شان قابل تحسین است، دفاع از ژنراتور و به دست آوردن تکهای برای استفاده از RFI به پایان میرسد. در بعضی از ماموریتها وجود یک باس فایت، رسیدن به آن تکه را کمی سختتر میکند. ولی باسفایتها هم چنگی به دل نمیزنند و با وجود عظمت و هیبتشان کار خاصی انجام نمیدهند و خیلی راحت از بین میروند. غول آخر پایانی بازی هم که کلا در حد یک شوخی است و اصلا با غول آخر شماره اول قابل مقایسه نیست.
مثل نسخه قبل انجام هر ماموریت، امتیازی در پی دارد که با آنها میتوانید قابلیتهایتان را ارتقا دهید. همچنین نوار شهرت دارید که بر اساس کارهایی که انجام میدهید، تغییر میکند. هر چه اعمال خوب مثل کمک کردن به افراد آسیب دیده، خنثی کردن بمب، کمک به پلیس و پاکسازی شهر از شرورها را انجام دهید مردم بیشتر دوست تان خواهند داشت، برایتان دست میزنند و راه را برایتان باز میکنند و در کل به سمت قهرمان شدن گام بر میدارید. از طرفی اعمال زشت مثل کشتن مردم بیگناه، سرکوب کردن انتقادات مردمییا جلوگیری از رساندن محموله کمک به آسیبدیدهها باعث افزایش درجه بدنامیتان میشود و در این حالت مردم از شما میترسند و فرار میکنند. به هر سمتی (خوب یا بد) که بروید یک سری قابلیتهای منحصر به فردی خواهید داشت که سمت دیگر از آن بیبهره است. به همین دلیل اگر میخواهید همه جوانب بازی را ببینید حتما باید با 2 دیدگاه مختلف بازی را به پایان برسانید. علاوه بر ماموریتهای داستانی بازی، ماموریتهای فرعی بیشماری هم وجود دارد که تا مدتها میتواند سرگرمتان کند، طوری که قسمت داستانی بازی حدود 8 ساعت طول میکشد. با این حال قسمتهای جانبی آن حدود 20 ساعت از وقتتان را به خودش اختصاص میدهد که به وسیله آنها میتوانید امتیاز تجربه بیشتری به دست بیاورید و قابلیتهای بیشتری را ارتقا دهید. همچنین بعضی از قابلیتهای بازی با انجام هر 10 ماموریت جانبی، آزاد و قابل استفاده میشوند. این ماموریتها هم طرف خوب و بد دارند، بنابراین اگر میخواهید قهرمان بشوید ماموریتهای جانبی، شیطانی را نباید انجام دهید و بر عکس. در بخش داستانی هم علاوه بر زیک، 2 همراه به نامهای نیکس و لوسی دارید که معمولا نیکس به انجام کارهای شیطانی ترغیب تان میکند و لوسی راههای عادلانهای پیشنهاد میدهد و بعضی وقتها مجبور میشوید بین راه خوب و بد یکی را انتخاب کنید که این موضوع باعث دلخوری یکی از آنها خواهد شد.
هوش مصنوعی خیلی خوب کار شده است. دشمنان، خوب جاخالی میدهند و تیرهای دقیقی شلیک میکنند. وقتی نارنجک میاندازید فرار میکنند و سعی دارند غافلگیرتان کنند. خیلی هم سمج هستند و اگر در حال فرار باشید، تا مدتها دست از سرتان بر نمیدارند. از طرفی شخصیتهای غیرقابل بازی در شهر هم هوش مصنوعی خوبی دارند و به رفتارهایتان عکسالعمل نشان میدهند و حرفهای جالبی میزنند و بعضی اوقات حرفهای نیشداری به هم میزنند. فقط بعضی وقتها جلوی دست و پا هستند و این باعث میشود هنگام مبارزه با دشمنان، به آنها هم آسیب برسد و از مقدار کارهای خوبتان کم شود. حرکت دوربین در بیشتر اوقات خوب است، ولی بعضی وقتها بخصوص هنگام مبارزه با غول آخرها، شخصیت را گم میکند و باعث دردسر میشود. کنترل کول هم خیلی خوب است و مشکلی در اجرای حرکات و نشانهگیری نخواهید داشت. یکی از ایرادهای بزرگ بازی، برنامهنویسی محیط آن است، جایی که تقریبا مثل مرد عنکبوتی به همه چیز میچسبید و از همه چیز بالا میروید. این موضوع باعث میشود تا حرکت کردن در مسیر اصلی تا حدودی مشکل شود. به عنوان مثال اگر از نردبانی بخواهید بالا بروید، کول بارها به میلههای نردبان میچسبد، ولی از خود نردبان بالا نمیرود! یا همین اتفاق هنگام رد شدن از یک پل هوایی هم میافتد، یعنی تنها جایی که قدم نمیگذارید روی خود پل است. در کل «بدنام 2» بازی خوبی است ولی نتوانسته بهتر از نسخه اول خودش عمل کند.
کلمات کلیدی :
» نظر