سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Albert Wesker

هر روز، انسان ها با کارهایشان به سمت خود کشی گام برمی دارند! من دنیا را ویران نمی کنم، آن را حفظ می کنم.

Albert Weskerتشنه ی قدرت، هوشمند و زیرک آلبرت وسکر ( Albert Wesker) یکی از کلیدی ترین شخصیت های سری بازی رایانه ای نامدار RESIDENT EVIL است. آلبرت وسکر مردی بود که در جستجوی راهی برای پیدا کردن قدرت و چیرگی بر نژاد انسان است. او برای این هدف توسط آمبرلا از دوران نوزادی پذیرفته شد؛ گاه مانند یک پژوهشگر و گاهی به عنوان جاسوس برای آمبرلا کار می کرد، پیوستن وسکر به اداره پلیس شهر راکون R.P.D و بنیان گذاری S.T.A.R.S نیز بخشی از مأموریتی بود که آمبرلا برای او برنامه ریزی نمود ولی از آغاز تا انتهای مسیر پیشرفت او بر مبنای خیانت به هم پیمانانش بود. پس از رویدادهای رزیدنت اویل1 او به همگان وانمود کرد که مرده است اما حقیقت این نبود، او زنده بود و در این شرایط ویژه تلاش کرد تا خود را به هدف هایش نزدیک کند. آلبرت وسکر بیشترین تعداد حضور در سری بازی رزیدنت اویل و اصلی ترین دشمن این سری از بازی ها است.

آلبرت وسکر از پدر و مادری که به شکل ژنتیکی نابغه بودند به دنیا آمد. او و بیشتر کودکانی که در شرایط او بودند زیر پوشش پروژه ی کودکان وسکر قرار می گرفتند. این پروژه به وسیله ی Ozwell E. Spencerرئیس کل شرکت آمبرلا برنامه ریزی شده بود... آلبرت از معدود کودکانی بود که از این پروژه با موفقیت عبور کرد. تعداد کمی از این کودکان از آزمایش های آمبرلا زنده ماندند، که آلبرت مهمترین آنها بود. آزمایش هایی که بر روی کودکان انجام می شد بسیار محرمانه بود به گونه ای که کودکان و حتا پدر و مادرشان از آزمایش ها بی خبر بودند. آزمایش ها و برآیند های آن فقط به اسپنسر و افراد بلند پایه آمبرلا گزارش می شد. آلبرت نیز از آزمایش ها بی خبر بود و نمی دانست که از معدود کودکانی است که سربلند بیرون آمده اند. اسپنسر از دور به آلبرت توجه زیادی نشان داد و بدون آنکه خودش بداند از بهترین آموزش های گوناگون آمبرلا بهره برد، در حالی که اسپنسر همچنان او را بهترین می پنداشت.

ورود به آمبرلا: آلبرت در 17 سالگی به شرکت داروسازی بزرگ و جهانی آمبرلا پیوست و کارهای پژوهشی خود را در سال 1977 آغاز کرد. او به مقر آموزشی آمبرلا در شهر راکون فرستاده شد تا توسط James Marcus آموزش های ویژه ی خود را پیگیری کند. وسکر به همراه دوست خود William Birkin بود، آن ها با هم به گونه ای، دوست و رقیب بودند. آلبرت و ویلیام پس از پشت سر گذاشتن آموزش ها مورد اعتماد جیمز مارکوس قرار گرفتند. پس از یک سال در July 29, 1978 مقر آموزشی بسته شد و آن دو به مقر پژوهشی آمبرلا در اطراف کوهستان آرکلی فرستاده شدند.-اما مارکوس خودش در آن جا ماند و به پژوهش هی خود در مورد پروژه ی ویروس T ادامه داد، و بعد ها موفق به کشف نهایی ویروس T به نام خود شد. مارکوس در آینده به دستور اسپنسر توسط دو شاگرد خود برکین و وسکر کشته شد، اما او به وسیله ی زالویی که وارد بدنش شد زنده ولی تا مدتها مانند یک مرده بی هوش بود. کوهستان آرکلی در نزدیکی شهر راکون قرار دارد. آلبرت و ویلیام کار خود را در پژوهشگاه جدید آغاز کردند. این پژوهشگاه مخفی و فرا سری در زیر زمین عمارت اسپنسر قرار داشت. این عمارت مکانی است که رویدادهای نخستین بازی این سری در آن جریان داشت. برکین با اینکه در آزمایش های پروژه ی کودکان وسکر قرار نگرفت ولی با این حال از هوش سرشاری برخوردار بود به گونه ای که در 13 سالگی در پروژه ویروس Tشرکت کرد و موفق شد 3 مرحله این پروژه را ارتقاء دهد. برکین بعد ها موفق شد از تکامل ویروس مادر در بدن Lisa Trevor ویروس G را از بدن او استخراج کند. با همه ی اینها وسکر و برکین دو دوست جداناشدنی بودند.

ورود به اداره پلیس شهر راکون(R.P.D): در سال 1996 آلبرت وسکر که دارای توانایی های فردی بسیاری بود به R.P.D می پیوندد و گروهی را با نام S.T.A.R.S در درون اداره پلیس و به عنوان زیر مجموعه ی آن بنیان گذاری می کند. این گروه از بهترین های پلیس تشکیل می شد. در حقیقت هدف آمبرلا از این کار به وجود آوردن یک عامل نفوذی در اداره پلیس شهر بود. وظیفه ی آلبرت در آنجا پیشبرد هدف های آمبرلا بود، او از اطلاعات محرمانه پلیس و بازجویی ها برای کمک به آمبرلا استفاده کرد. در اداره پلیس او به عنوان پلیسی وظیفه شناس شناخته می شد و هیچ کس از کارهای او باخبر نشد. او بسیار زیرک و هوشیار بود. وسکر گروه S.T.A.R.S را به دو بخش کوچکتر تقسیم کرد و هر کدام از نفرهای برتری که عضو گروه بودند را متناسب با ویژگی هایشان در یکی از دو گروه قرار داد. گروه اصلی (Alpha)از این نفرها تشکیل می شدند:Albert Wesker، Barry Burton، Chris Redfield، Jill Valentine،Brad Vickers و Joseph Frost و گروه دوم (Bravo) متشکل از:Enrico Marini ،Edward Dewey،Richard Aiken، Kenneth J.Sulivan، Forest Speyer و در نهایت Rebecca Chambers هدف او از این کار ایجاد حس رقابت میان اعضا برای بهبود انجام وظیفه هایشان بود. مردم شهر با چنین پلیسی در امنیت و آرامش زندگی می کردند، اما این پایان این مردم نگون بخت نبود، متاسفانه سرنوشت بسیار وحشتناکی در انتظارشان بود... پس از مدتی ویلیام برکین و آلبرت وسکر مقر آموزشی آمبرلا را -که بسته شده بود- بازگشایی می کنند. متأسفانه، زنده شدن مارکوس هر بختی را برای ترمیم آن مقر از بین برد. نابود ساختن اجباری مقر در وسکر احساسی را پدید آورد که باید در آن برای رسیدن به هدف هایش از آمبرلا جدا شود و خودش راهی جدا را پیگیری کند.

ادامه مطلب...

» نظر

Chris Redfield

کریس ردفیلد ( Chris Redfield) نام یکی از شخصیت‌های بازی RESIDENT EVIL است. این کاراکتر برای اولین بار در نسخه? اصلی رزیدنت ایول یکی از دو بازیکنی است که ایفای نقش می‌کند. در بازی، او یکی اعضای تیم آلفای استارز است که برای تحقیق درباره? ناپدید شدن تیم براوو فراسته می‌شوند. کریس با فرمانده? تیم آلبرت وسکر و نامزدش جیل ولنتاین به دنبال کسانی هستند که در نزدیکی عمارتی که پر از تله‌های کشنده و هیولاهای مخوف است پناه برده اند.در انتهای این قسمت آلبرت وسکر خیانتکار و جاسوس شرکت آمبرلا از آب درمی آید. کریس همچنین در موده Extreme Battle رزیدنت ایول در دسترس است.

او در RESIDENT EVIL Code: Veronica به عنوان شخصیت اصلی در بخش دوم بازی، جایی که تلاش می‌کند خواهر کوچکتر خود، کلر ردفیلد را از دست شرکت محرمانه? آمبرلا واقع در قطب جنوب آزاد کند باز می‌گردد. در آنجا او با الکسیا آشفورد سازنده? ویروس ورونیکا-تی و آلبرت وسکر روبرو می‌شود.

او بعد از بازی به مأموریتی برای از بین بردن شرکت آمبرلا عازم می‌شود، که این ماجرا در طی نسخه رزیدنت ایول: تاریخچه ی آمبرلا اتفاق می‌افتد.

ردفیلد یکی از دو شخصیت اصلی در RESIDENT EVIL 5 است. که به همراه همکارش شِوا آلومار در طی ماموریتی به آفریقا سفر کرده‌است.

کریس ردفیلد در سال ???? یعنی شش سال پیش از خواهر خود کلر، متولد شد. او در سن هفده سالگی به نیروی هوایی دولت ایالات متحده پیوست و به یک تیرانداز و خلبان ماهر تبدیل شد. در صورت چشم پوشی از مهارت خلبانی بالای کریس، او نشان داد که در استفاده از انواع سلاح های گرم و سرد دارای مهارت های برجسته ای در کنار هم رسته های خود بود. اگرچه او سرباز بااستعدادی بود، اما همیشه در حال ستیز با ویژگیهای درونی اش بود.او ناتوان در درک درست از اتفاقات پیرامون خود، بدون صحبت پیرامون آنها بود. متاسفانه، او در یکجا ماندن و مبارزه با خود، برای پیدا کردن خودش ناتوان بود و در سن ??-?? سالگی، با وجود آن پرونده ی درخشان از نیروی هوایی کنار کشید. پس از خروج از نیروی هوایی، او سراسر آمریکا را برای یافتن خود جست و جو کرد، اما سرانجام او خود را در شهر راکون پیدا کرد. زمانی که دوست خانوادگی قدیمی او بری بارتون، پیشنهاد داد تا خود را در گروه پلیس S.T.A.R.S بیازماید، جایی که افراد ارتشی و جنگاوران نخبه ای در آن حضور داشتند و روند افزایشی جرم، جنایت و تروریسم را به روندی کاهشی رسانده بودند. کریس، با خود اندیشید که در آنجا می تواند توانایی های خود را نشان داده و خودش را پیدا کند. حضور بری در گروه استارز سبب شد تا بی درنگ، در آنجا پذیرفته شده و سرانجام، پس از نمایش تواناییهایش در تیم آلفا قرار گیرد. حضور او در گروه استارز و تیم آلفای آن، باعث شد تا با جیل ولنتاین ملاقات کند و ماجراهای گوناگونی را در آینده به وجود آورند.

ادامه مطلب...

» نظر

S.T.A.R.S group

S.T.A.R.S کوتاه شده? عبارت Special Tactique And Rescue ُServis است. استارز شاخه? ضربتی پلیس شهر راکن است که وظیفه دارد در مواقع اضطراری به نجات شهر و شهروندان بپردازد و به منظور مبارزه? ویژه با قانون‌شکنی و تروریسم در سال ???? بنیانگذاری شد. این گروه ماموریت‌های ویژه? RPD، بخشی از ایده‌های شهردارشهر راکون برای روشن‌تر شدن آینده? شهر را سامان داد. گروهی که در حقیقت به توصیه? شرکت آمبرلا و توسط آلبرت وسکر بنیانگذاری شد. استارز از دوازده مامور زبده و بسیار کاردان تشکیل شده بود که در غالب دو تیم در یک مجموعه گرد هم جمع شده بودند. تیم نخست، آلفا نام داشت که فرماندهی آن را آلبرت وسکر برعهده داشت. نام تیم دوم، براوو بود که فرماندهی آن در اختیار انریکو مارینی قرار داشت.

دو سال پس از تشکیل این گروه، رویدادهای عجیبی در کوهستان آرکلی رخ می‌دهد. چندین قتل که به شکل بسیار ددمنشانه‌ای اتفاق افتاده بود. در شامگاه ?? جولای ????، یک قطار مسافربری، در نزدیکی کوهستان آرکلی به دلایل نامشخصی منهدم می‌شود. دوساعت پس از این رویداد استارز خود را وارد این ماجرا کرد.

در سری بازی های RESIDENT EVIL کاربر در هر بازی کنترل یکی از اعضای استارز را بر عهده دارد. در RESIDENT EVIL 1 (جیل ولنتاین و کریس ردفیلد) در RESIDENT EVIL 2 (لئون کندی و کلر ردفیلد [او جز استارز نیست ولی خواهر کریس ردفیلد است] ) در RESIDENT EVIL 3

 (جیل ولنتاین)  در RESIDENT EVIL 4 (لئون کندی) و در RESIDENT EVIL 5 (کریس ردفیلد و شوا آلومار) را بر عهده دارد.

ادامه مطلب...

» نظر